جمعه، خرداد ۲۳، ۱۳۸۲

清水基吉

接吻映画見る黴傘に顎乗せて

seppun eiga miru kabi kasa ni ago nosete

Shimizu Motokichi

................

فیلم ماچ بازی تماشا می کنم

و چانه بر چتری کپک زده تکیه داده ام

.......
شیمیزو موتوکیچی
.......................
این هایکو در سال 1954 سروده شده است. سالهایی که فقر از سر و روی جامعه
ژاپن می بارید.سالن سینماها به بیغوله شباهت داشت با در و دیوارهایی مرطوب و
کپک زده . مشتری سینما در آن سالها با خرید یک بلیط می توانست و یا مجبور بود
چند فیلم تماشا کند. اگر به شوق تماشای فیلم خاصی آمده بود باید تا فرا رسیدن نوبت
پخش آن دندان روی جگر می گذاشت. تکیه دادن چانه بر روی دسته ی عصا گونه ی
چتر احتمالا تصویرگر حال و روز کسالت بار شاعر در آن لحظه هاست. شاید به
تماشای هفت سامورایی که در همان سال ساخته شده ، آمده بوده و پیش از آن
ناچار به دیدن یکی ازعاشقانه ی رایج و تکراری آن دوره شده که احتمالا ژاپنی ها
دراولین سری آنها برای نخستین بار به تماشای بوسه در ملاء عام نشستند. کاری که
حالا خودشان در هر کوی و برزن از نعمت پرداختن به آن فیض می برند.

____________________________

جمعه، خرداد ۱۶، ۱۳۸۲



ぼうたんの夢の途中に雨降りぬ

麻理伊
..........
boutan no yume no tochu ni ame furinu
Mari Ii
...........

نیمه راه خواب گل صد تومانی
باران بارید

..........
ماری یی
..........
انتخاب این نام برای آن گل در زبان فارسی از کیست ؟
___________________


پنجشنبه، خرداد ۱۵، ۱۳۸۲

蛇のあとしずかに草立ち直る
邊見京子
............
hebi no ato shizukani kusa no tachinaoru
Henmi Kyouko
............

با عبور مار
علف به آرامی کمر راست کرد

........
هن می کیوکو
____________

سه‌شنبه، خرداد ۱۳، ۱۳۸۲

はつ夏の空からお嫁さんのピアノ
池田澄子
...................
hatsu natsu no sora kara oyome san no piano
Ikeda Sumiko
...................

در آسمان نخستین تابستان
نغمه ی پیانوی نوعروس جاری است

..........
ایکدا سومیکو
___________________
چه نوعروس با کلاسی !

یکشنبه، خرداد ۱۱، ۱۳۸۲

عاشقانه های کوچک (4)

ساچیکو خانم

از این به بعد
اگه تو راهرو مدرسه
یا زمین ورزش به هم برخوردیم
تو روم نیگا نکن !
منم نیگات نمی کنم.
باهام حرف نزن ،
سر بگوبخند رو هم باز نکن!
منم باهات دیگه حرفی ندارم.
این قرار رو فراموش نکن فهمیدی ؟
وگرنه ازت دلخور میشم .

............

یوجی آقا

کی خواسته قیافه ی تورو ببینه ؟
کیه که بخواد با تو حرف بزنه
یا به روت بخنده ؟
یوجی دیگه یه جنّه*
کی بود و کجا بود آخه ؟
خوش آمدی به سلامت !
دیگه تورو نمیشناسم.
منم دیگه با دیدنت اوقاتم تلخ میشه !

..........................
کار دوستان کوچک ما در این مرحله به قهر و جدایی کشیده اما بیشک
آشتی شان در پیش خواهد بود . اما اجازه بدهید که درج مکاتبات ایشان
را در این جا به پایان برسانیم.
.........
* در متن ژاپنی دخترک میگوید یوجی دیگه یوری جین است که با این کار ضمن
مسخره کردن نام یوجی وی را شبح خطاب میکند.

________________________